رباعیات
رباعیات
خواهم بنشینم به عزای دل و چـــشم چون عمرهدر گشت به پای دل وچشم
هرچیزکه دیده دید دل از من خواست خا کم به سـر و مرگ برای دل وچشم
* * *
ازمرزخودش گذشت کار دل و چــشم شــد تــیره و تار روزگا ر دل و چـشم
دل خواست زمن هرآنچه را دیده بدید ای کور دوچـــشم انتـظار دل و چـشم
* * *
بسیار شـد م ذله ز دست دل وچـــشم از دست دل هــوا پرست دل و چــشم
خواهــم که دل و دیده بمـیرند و مــرا ســآزند رها زمیـل پست دل و چـشم
* * *
شادی بنمای در عـــزای دل و چشــم از خوی بد و گـــنه فـزای دل و چــشم
در پاسـخ این هـــمه گـــنه با ید گفت کافیست همین یکی سزای دل و چشم
شنبه 15 تـــیر ماه 1387