🌺شیخ بدنام🌺

همتی می‌کن و آنگه به خرابات خرام
که در آن می به کف ات آید و معشوق به کام

مطربانش همه سر مست و صراحی در دست
خازنانش همه هستند از آیات عظام

صحبت پیر خرابات نشین را بشنو
که در آن نکته زیاد است و دم عیش مدام

به اُمید کرمی بر در مسجد منشین
که چنین منزلتی هیچ نیاورده دوام

خُرم آن روز که بی پرده به چشمم بینم
در سراپردهء خود دختر رز را با جام

غصهء روضهء رضوان مخور ای طایر قدس
که در آن غصه حرام است حرام است حرام

نکته ای هست در آن مرحلهء بس حساس
که نپرسند ز هم رسم و ره عشق کدام

عاشقی کردن ما هم به کسی پنهان نیست
بخصوص از تو و شیخ و دو سه ارباب کرام

رقعه پیش ار شهابا که بر آن بنویسم
دو سه خط موعظه و پند و سپس ختم کلام

جای تلبیس و ریا شیخ اگر می میخورد
پیش چشم همهء خلق نمی شد بدنام

شهاب نجف آبادی
١۴٠١/٠۶/٠٧
☘️ 🍀 ☘️ 🍀 ☘️ 🍀 ☘️ 🍀